رها رحیمیانرها رحیمیان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات یک دختر زیبا

سلام من رها رحیمیان هستم اگر علاقمند به شعر و داستان و علم هستی به وبلاگ من نگاه کن

داستان ساعت چهار

1400/5/14 15:44
نویسنده : رها رحیمیان
46 بازدید
اشتراک گذاری

دختری بنام زیبا در شهری کوچک زندگی میکرد در روز زیبایی زیبا بادوستان خود به پکنیک رفت شب زمان خواب یکی از دوستان زیبا گفت داستان ترسناک تریف کنیم بد داستانی ترسناک تریف کرد وبعد همه خوابیدند اما زیبا ترسید ودوستش دوستش را بدار کرد دوستش زیبارا اروم کرد و گفت .. من متعصفم نباید اون داستان تریف مکردم و زیبا هم هم دوستشرو بخشید😊            امید وارم از داستان من خوشتون امده باشد  عصر بخیر 💐

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)