روز تولد من
من میخوام خاطره ای از تولد پارسالم رو تعریف کنم شما آن روز برای اینکه کرونا بود نمیتوانستیم مهمون دعوت کنیم بنابراین مامانم من بیخبر از تولد به خانه مادر بزرگ برد انجا به خانه ما نزدیک است برای همینانجا تولد گرفتیم پدرم سر کار بود چون هیچ کس از تولد خبرنداشت بجوز مامان جونم و مادر بزرگم مامان جون به بهانه مود شوینده میوه برا بچه ها ضرر دارهمارو یعنی من و خواهرم آوا رو در اتاق کرد و همه چیز را تزیین کردن و منرا چشم بسته بیرو اوردن و براتولد حسابی گرفتن 🌟🍰
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی