رها رحیمیانرها رحیمیان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات یک دختر زیبا

سلام من رها رحیمیان هستم اگر علاقمند به شعر و داستان و علم هستی به وبلاگ من نگاه کن

رها

1399/6/1 9:08
نویسنده : رها رحیمیان
87 بازدید
اشتراک گذاری

3 بچه روباه درجنگل زندگی میکردند یک روز دم خاکستری رفت تا غذا بیا ورد شغال بدجنس امد دم طلایی وحنایی درحال بازی بودند تا شغال را دیدند ایستادند اوگفت: شما میدانستید دم خاکستری نیمی از غذا رو می خورد و نیمی دیگر هم این جا میخورد ان ها گفتند :نه نه نه نه اوبچه خوبیست این کاررا انجام نمیدهد دم خاگستری  امد وگفت :این شغال میخواهد دریک روزی که من بیرون از خانه هستم مرابکشد ومرابخورد آن هاشغال را شکست دادند وباخوبی وخوشی زندگی کردند 😖

پسندها (1)

نظرات (0)