رها رحیمیانرها رحیمیان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات یک دختر زیبا

سلام من رها رحیمیان هستم اگر علاقمند به شعر و داستان و علم هستی به وبلاگ من نگاه کن

صبح بخیر

سلام سلام صبحتون بخیر  من کلی برنامه براتون دارم  می خواهم درباره ی کهکشان ها عکس ها و تحقیق بزارم  داستان های ساعت چهار هم داریم 🌟
22 بهمن 1401

بازرگان و دیو قسمت 1

بازرگانی بود که عاشق سفر کردن بود یک روز تصمیم گرفت باز هم سفر کند پس بقچه بست و راه افتاد رفت و رفت تابه درختی رسید زیر درخت نشست و نان خورما خود در اولین لقمه هسته خرما را در اورد و روی زمین انداخت در همان لحظها دیوی پیدا شد دیو فریاد زد ای مرد بد جنس تو با هسته ی خرمایت پسر مرا کشتی حالا تو را می کشم مرد گفت من ثروت زیادی دارم بگذار برگردم و پولم را بین فرزندانم تقسیم کنم بعد از یک ماه می ایم و تو مرا بکش مرد بازرگان بعد از یک ماه امد و به حال خود گریه کرد در همان لحظه سه پیرمرد پدیدار شدند پیر اول آهو داشت پیر دوم گاو  و پیر سوم دوسگ انان از بازرگان ماجرارا پرسیدند و اوهم تعریف کرد یک دفعه گرد و خاکی بلند شد دیو امد ب...
21 بهمن 1401

سلامی دوباره

سلام بچه ها حالتون چطوره من چون امسال باید خیلی خوب درس می خواندم وقت نکردم به وبلاگ سر بزنم از همگی معذرت می خواهم و یک برنامه ی توپ راتون دارم👌 از الان به بعد هر بعد از ظهر ساعت 4 تا 5 داستان هی قشنگ براتون میزارم                                           
21 بهمن 1401

کادو

برای تو کلاس اولی                                                صفحه ی 7 نوشته 1 برای یک کلاس اولی                                                                        💐
20 شهريور 1400

داستان سریالی

شیر خیالش راحت شد که ابرویش نرفته است بعد گفت تو خیلی جوان فهمیده ای هستی که فهمیدی من مریض هستم هالا تو از کجا امده ای روباه گفت  :  من از همین جنگل امده ام و اسم پدرم هم ثعلب است شیر گفت  :  ثعلب را می شناسم او دوست من بود و همیشه برای خدمت اماده بود من از تو درخواستی دارم روباه گفت :  در خدمت هستم شیر گفت  :  تو میدانی که من مریض هستم و نمیتوانم شکار کنم پس تو برو و حیوانه ساده ای را شکار کن و بیاور روباه گفت چشم میروم و یک بزغاله شکار میکنم شما وقتی من امدم خودتان را به خواب بزنید شیر گفت تلاش کن یک گاو هم بیاوری به چشم تلاش میکنم  بعد به ترف گوسفندان راه افتاداتاد گوسفندان را پیدا کرد و از...
17 شهريور 1400